تنش خشکسالی ۴۰ درصدی | کشاورزان قربانی کمبود آب و قطعی برق انگشت ماشه‌ای و گردن پیامکی، عوارض استفاده زیاد از گوشی‌های هوشمند یبوست ناگهانی در سنین بالا را جدی بگیرید توزیع دارو در موکب‌ها ممنوع است وزیر دادگستری: مردم کشور ما در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه پای آرمان‌های نظام و انقلاب ایستادند وقوع حریق در مجتمع تجاری کاسپین انزلی؛ آتش نشانان در تلاش هستند آتش‌سوزی در مجتمع تجاری کاسپین منطقه آزاد انزلی (۱۸ مرداد ۱۴۰۴) + فیلم کشف حدود ۴ هزار تن کالای احتکاری در سراسر کشور کاهش چشمگیر نرخ بلیت پروازهای اربعین در روزهای کم‌تقاضا جزئیات بیشتر از افزایش سن و سابقه بازنشستگی تأمین اجتماعی با دلالان و مدعیان نفوذ برخورد می‌کند کشف یک کارگاه تولید و توزیع قرص‌های غیرمجاز در البرز استرداد کلاهبردار ۱۱ هزار میلیارد ریالی به کشور | به دام انداختن ۱۶ مهره اصلی از پازل تبهکاری جهانی جمع‌آوری شربت «سگانوز» از بازار سارقان حرفه‌ای اربعین شناسایی و ممنوع‌الخروج شدند پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (شنبه، ۱۸ مرداد ۱۴۰۴) | افزایش دما از روز دوشنبه اخاذی و اغفال دختران توسط یک شیطان‌صفت به بهانه فروش سوالات کنکور ! این دمنوش‌ها را بخورید تا گرمازده نشوید عمل پیوند قلب با موفقیت در دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام شد (۱۸ مرداد ۱۴۰۴) چگونه از بروز سنگ کیسه صفرا جلوگیری کنیم؟ آبونمان متغیر تلفن ثابت! مصرف غذا‌های «پُرچرب» در تابستان به حداقل برسد زائران اربعین از غذا‌های خشک و کنسروی استفاده کنند توصیه‌های تخصصی برای پیاده‌روی ایمن در مسیر اربعین اهدای عضو جوان مرگ مغزی در مشهد به ۷ بیمار زندگی دوباره بخشید (۱۸ مرداد ۱۴۰۴) قتل هولناک یک زن با ضربات چاقو در مشهد | آیا انگیزه قتل سرقت النگوهای مقتول بود؟ دستگیری «شبح مرگ» در مشهد؛ سرنوشت شوم انتقام‌جوی ۲۶ ساله پس از دو دهه توهم! درمان گرمازدگی حدود ۳۰۰۰ زائر اربعین در خاک ایران | انتقال ۶۷ نفر از زائران از عراق به کشور بهترین هتل های استانبول برای سفرهای خانوادگی؛ تجربه اقامتی راحت و امن
سرخط خبرها

جای خالی اش پشت پنجره خانه ام

  • کد خبر: ۱۴۷۰۴۳
  • ۰۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۷:۱۳
جای خالی اش پشت پنجره خانه ام
یک روز سرد پاییزی با صدای هولناک اره برقی؛ جز شاخه‌های خشکی که بر زمین ریخته بود و تنه‌ای که جز دایره‌ای بریده بریده بر لبه پیاده رو چیز دیگری دیده نمی‌شد از دست رفت.

هر چهار فصلش زیبا بود. چه بهار که در میان شاخ و برگ هایش نم باران می‌زد عطر و بویش خانه را پر می‌کرد و اگر پنجره بسته بود خودش را به شیشه پنجره می‌زد. شبیه آدمی که با سرانگشتش به پنجره بکوبد و منتظر باشد که در پنجره را باز کنی، چه پاییز‌ها که پیراهن نارنجی اش را می‌پوشید و از هر آدم عاشق یا خسته‌ای که از کنارش می‌گذشت دلبری می‌کرد... حتی زمستان که سفید پوش می‌شد و برگ و باری نداشت باز هم تن خسته اش را دوست داشتم... زیبایی پنجره مان بود.

اما شب‌ها در امان نبود... همانجا که در زمین ریشه داشت محل تجمع زباله همسایه‌ها شده بود... زباله‌هایی که در بدترین زمان پای درخت می‌ریختند و بعد از دقایقی به خاطر گربه چموشی پاره می‌شدند و پخش می‌شدند تا پاکبانی در زمان خدمت بیاید و جمع کند.

همسایه دیگری زیبایی اش را ندیده گرفت و یک روز روغن سیاه ماشینش را پای درخت ریخت... انگار که تیر خلاص باشد کم کم شاخه هایش بی جان شدند... هر روز شاخه‌ای از شاخه هایش کم شد. اما شبیه آدمی که ذره ذره جان می‌دهد و میل به زنده ماندن دارد، قرارش به تاب آوردن بود، اما پایانش رقم خورد.

یک روز سرد پاییزی با صدای هولناک اره برقی؛ جز شاخه‌های خشکی که بر زمین ریخته بود و تنه‌ای که جز دایره‌ای بریده بریده بر لبه پیاده رو چیز دیگری دیده نمی‌شد از دست رفت. حالا دیگر منظره پنجره ما چهارفصلش ساختمان‌های سنگی رو به رو هستند و کمتر پرنده‌ای به هوای آب و دانه سراغمان را می‌گیرد و دیگر خیال نمی‌کنم دستی به هوای سلام ساده‌ای به پنجره می‌زند... دست هایش را باد برده است و تنها رد زخمی از بودنش بر سنگ فرش پیاده رو به جا مانده است.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->